یک دوستی ساده
یک همرازی گرم
یک باور دروغ
یک حقیقت تلخ
در پس
دوستی ساده

یک دوستی ساده
یک همرازی گرم
یک باور دروغ
یک حقیقت تلخ
در پس
دوستی ساده
قهوه ات را سرد بنوش
این روزها کسی منتظر تو نیست
رویت را به دیوار بدوز
و چشمانت را به باران کوچه های غم زده
هنگامه رفتنت
سرمایی سخت تمام وجودم را فرا گرفت
من با تو دوست بودم
اما تو با من دشمن بودی