وقتی
نامه ام را می خوانی
به اولین گل
سلام کن
من
سلامم را
به گل داده ام
تا پیام مرا
به تو برساند
گل
تنها
مونس من
برای
باتو بودن
بود

وقتی
نامه ام را می خوانی
به اولین گل
سلام کن
من
سلامم را
به گل داده ام
تا پیام مرا
به تو برساند
گل
تنها
مونس من
برای
باتو بودن
بود
قهوه ات را سرد بنوش
این روزها کسی منتظر تو نیست
رویت را به دیوار بدوز
و چشمانت را به باران کوچه های غم زده
هنگامه رفتنت
سرمایی سخت تمام وجودم را فرا گرفت
من با تو دوست بودم
اما تو با من دشمن بودی