و صبح آمد
صبحی با ستاره های شب
ماه
هنوز در آسمان است
سلامش کن
بیدار شو
آنچنان در رویا
سوار بر غایق ت شو
و به سلام گویت
سلام کن

و صبح آمد
صبحی با ستاره های شب
ماه
هنوز در آسمان است
سلامش کن
بیدار شو
آنچنان در رویا
سوار بر غایق ت شو
و به سلام گویت
سلام کن
قهوه ات را سرد بنوش
این روزها کسی منتظر تو نیست
رویت را به دیوار بدوز
و چشمانت را به باران کوچه های غم زده
هنگامه رفتنت
سرمایی سخت تمام وجودم را فرا گرفت
من با تو دوست بودم
اما تو با من دشمن بودی