و من تو را
در آزادی بهار
در پاییز دیدم
چتری در دست
از جنس آغوش
و گلوگاهی پر از آَشوب
و تو بی محابا در باران
خیس می شدی
و فریاد بودن سر می دادی
بازدید: 6
و من تو را
در آزادی بهار
در پاییز دیدم
چتری در دست
از جنس آغوش
و گلوگاهی پر از آَشوب
و تو بی محابا در باران
خیس می شدی
و فریاد بودن سر می دادی