و چشمانم بار گناهی را می کشد
که سالها در انتظار دیدن تو بودند
تویی که از دیدگانم مخفی
و در چاچوب بسته های خودت بسته بودی
تویی که در نگاه اول
و در نگاه آخر
عاشقانه دوستت داشتم
آنچنان زیبا در بهار و در فصل شکوفه ها بودی
که دیدگانم را به عاریت گرفتی
و چقدر دوست داشتنت زیبا بود
بازدید: 30