و دوباره پاییز زرد و خسته
خسته از بهار
خسته از نبودن های یار
پاییز و خش خش برگهایش
پاییز و سردی هوایش
پاییز و عشق های گرمش
در لابه لای قهوه خانه ها
پاییز و جدایی های خاکستریش
پاییز می ماند و جدایی ها
در قفس تنهای خود
می پوسد
ای کاش جدایی ها هرگز نبودن
ای کاش پاییزمان همیشه بهار بود
و من
پاییز را تنها با تو دوست دارم
در کلبه ای گرم و دوست داشتنی
که شعله های آتش
جرقه های دوست داشتن ما را
روشن تر می کند
تو را دوست دارم
به انداره برگ های پاییزی
بازدید: 35