Parvazsokoot

جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.

شعرهای بلند

ماه قصه نانوشته تاریخیم ما سنگ صبور تاریخیم ما نه نسل زد و نه نسل آلفایم ما نسل خود تاریخیم ما گم شده‌ایم در تاریخ و زمان ما نیست شدیم در تاریخ و زمان ما پنجره رو به آفتابیم هنوز

همدم

بوی نفسهایش همدمیست برای شبهای طولانی زمستان گرمای وجودش در هوای اتاق می پیچد و او مانند خورشید مهربان و

ادامه...
ماه قصه نانوشته تاریخیم ما سنگ صبور تاریخیم ما نه نسل زد و نه نسل آلفایم ما نسل خود تاریخیم ما گم شده‌ایم در تاریخ و زمان ما نیست شدیم در تاریخ و زمان ما پنجره رو به آفتابیم هنوز

قول

حرفی نزنیم نتوانیم قولی ندهیم نتوانیم هنوز درختان نفس می کِشند هنوز صدای قناری می آید فصل ها را بخاطر

ادامه...
ماه قصه نانوشته تاریخیم ما سنگ صبور تاریخیم ما نه نسل زد و نه نسل آلفایم ما نسل خود تاریخیم ما گم شده‌ایم در تاریخ و زمان ما نیست شدیم در تاریخ و زمان ما پنجره رو به آفتابیم هنوز

ولنتاین

ولنتاین روز عشاق روز گرمای مضاعف خورشید ولنتاین روز مهربانی روز محبت ولنتاین روز همه کسانیست که در گوشه ای

ادامه...
ماه قصه نانوشته تاریخیم ما سنگ صبور تاریخیم ما نه نسل زد و نه نسل آلفایم ما نسل خود تاریخیم ما گم شده‌ایم در تاریخ و زمان ما نیست شدیم در تاریخ و زمان ما پنجره رو به آفتابیم هنوز

انتظار

شب و سکوت ستاره ها شب و پچ‌ پچ‌ جیرجیرکها شب و مهربانی ماه شب و غصه های پر غصه

ادامه...
ماه قصه نانوشته تاریخیم ما سنگ صبور تاریخیم ما نه نسل زد و نه نسل آلفایم ما نسل خود تاریخیم ما گم شده‌ایم در تاریخ و زمان ما نیست شدیم در تاریخ و زمان ما پنجره رو به آفتابیم هنوز

و عشق

و عشق صدای سکوت است سکوتی در اعماق جان و چه بی صدا خرد می کند استخوانهای در هم تنیده

ادامه...
پیمایش به بالا